ذهن آگاهی (Mindfulness) نوعی تمرین مراقبهای مشتقشده از تعلیمات بودایی برای پرورش توجه به لحظه حال است که به یک پدیده جهانی سکولار تبدیل شده است. تجزیه و تحلیل اهمیت سیاسی ذهن آگاهی، علیرغم پذیرش آن توسط بازیگران سیاسی و نقدهای عمومی از آن نادر است. ویل لجت، استاد جامعهشناسی مدرسه سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه بیمرمنگام، در مقاله حاضر با نام «آیا ذهن آگاهی واقعاً میتواند جهان را تغییر دهد؟ ویژگی سیاسی اعمال مراقبه» استدلال میکند که ذهن آگاهی نشان میدهد که چگونه فناوریهای خود، یک فضای کلیدی و رقابتی بین بازتولید و چالشبرانگیز روابط قدرت معاصر را اشغال میکنند. نقد «مکذهنآگاهی» از طریق مضامین سیاسیزدایی و ساختن سوبژکتیویته نئولیبرالی گسترش مییابد. اما گزارشهای متمرکز بر شناختی بیشتر از تمرین مراقبه و مفاهیم انتقادی-نظری گستردهتر، سپس برای بازسازی ذهنآگاهی استفاده میشوند که نشاندهنده پتانسیل سیاسی گسترده آن است. نشان داده شده است که «ذهنآگاهی خرد» حوزه نادیده گرفته شده عاملیت فردی را در نظریه دموکراتیک مشورتی افزایش میدهد. علاوه بر این، «ذهنآگاهی کلان» با درک رادیکال دموکراتیک از ذهنیت سیاسی و «دموکراسی آینده» طنینانداز میشود. به طور گسترده تر، ذهن آگاهی منبعی برای توسعه آگاهی انتقادی و حتی پیشبینی آینده های جایگزین است.