نماینده مردم تهران در مجلس هفتم گفت من به عنوان یک جامعهشناس از اول هم با دادن پول نقد آن هم به همه مردم مخالف بودم زیرا این دمدستیترین کار ممکن است.
در آستانه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، مهمترین دغدغه مردم و مسئولان نحوه اجرای درست این اقدام و رسیدن به اهداف مورد نظر است بدون اینکه هزینه و پیامدهای منفی قابل توجهی به مردم وارد شود. به سراغ عماد افروغ، جامعه شناس و استاد دانشگاه رفتهایم تا نظر وی را در این باره جویا شویم.
وی درباره یکی از اهداف دولت در اجرای مرحله دوم هدمندی یارانهها که بهبود نظامت سلامت و ارزشمند کردن دفترچههای درمانی به منظور ارائه خدمات بهتر پزشکی و کاستن از هزینههای درمان و دارواست، گفت: «این هدف بسیار متعالی است ولی مساله مهم این است که این کار چگونه قرار است انجام شود و دولت با چه دیدگاهی میخواهد مرحله دوم هدفمندی یارانهها را اجرا کند. هدمندی یارانهها از اول هم قرار بود که به اهداف خوب و مثبتی برسد ولی همه دیدند که با اجرای نامناسب آن نه تنها مفید نشد که مخرب هم بود. میگویند در مرحله همه پول ناشی از هدفمندی صرف این شده است که یارانه نقدی مردم پرداخت شود و حتی برای جبران کمبود درآمد، از سهم بخشهای دیگر هم برداشته شده تا پول یارانه تامین شود؛ بنابراین نحوه اجرا و رویکرد بسیار مهم است.»
«بهبود سامانه حمل و نقل عمومی نیز که منجر به کاهش مصرف سوخت و کاستن از آلایندگی هوا میشود دیگر هدف اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه هاست. افروغ درباره اهمیت این موضوع گفت: «برای تحقق این هدف نیز تغییر در رویکردهای سابق اهمیت دارد و همان طور که قبلا گفتم نحوه اجرا مهم است؛ یعنی مرحله دوم به نحوی انجام میشود که پولی برای این کار بماند یا نه؟ حمل و نقل عمومی باید در دسترس قرار گیرد و استفاده از آن آسان باشد وگرنه نمیتوان انتظار داشت که استفاده از آن رونق مطلوبی بگیرد و مردم از خودرو شخصی استفاده نکنند. من تجربه تحصیل در انگلستان را هم دارم؛ در آنجا به راحتی میتوانید در کمترین زمان به تاکسی، اتوبوس یا مترو دسترسی داشته باشید. مطمئنا در چنین وضعی افراد ترجیح میدهند از وسیله شخصی فقط در مواقع خاصی استفاده کنند.»
نماینده مردم تهران در مجلس هفتم در پاسخ به اینکه آیا بهتر است دولت به تولید یارانه بدهد تا قیمتها بالا نرود یا اینکه یارانه مردم را بیشتر کند و قیمتها را آزاد بگذارد، گفت: «در این مورد باید یک اقتصاددان نظر بدهد و حتما باید تبعات احتمالی هر کدام از آنها بررسی دقیق و کارشناسانه شود؛ اما من به عنوان یک جامعهشناس از اول هم با دادن پول نقد آن هم به همه مردم مخالف بودم زیرا این دمدستیترین کار ممکن است. به نظر من اقتصاد ما بویژه در سالهای گذشته از هیچ منطق خاصی پیروی نمیکرد زیرا واقعیتهایی که اکنون در دنیا یک امر عادی و پذیرفتهشده بهشمار میرود از نظر ما رویا و آرمان است چون درست و اصولی کار نکردهایم. معتقدم در مسائل اقتصادی باید به صورت اصولی و منطبق بر دیدگاههای علمی و کارشناسی کار کنیم و از تمام ظرفیتهای کارشناسی بهره بگیریم. اقتصاد ما همیشه مشکل داشته ولی میشود گفت که الان تبدیل به پاشنه آشیل مملکت شده است که باید فکری اساسی کرد.»
افروغ در پاسخ به اینکه در ماه چقدر بنزین مصرف میکند و اینکه شخصا برای کاهش مصرف کاری درحوزه زندگی خصوصی خود انجام داده است، گفت: «یکشنبهها که برای تدریس به دانشگاه امام صادق(ع) میروم به دلیل نزدیکی منزل ما به آنجا راه زیادی ندارم. گاهی هم که به قم میروم، ماشین دنبالم میآید. البته برخی مواقع هم در جلسات ستاد مبارزه با مواد مخدر شرکت میکنم و در کل مصرف خاصی ندارم زیرا بیشتر وقتم به مطالعه و تحقیق و پژوهش میگذرد و شرمندگی خانواده!»
میزان استفاده از کاهندههای مصرف انرژی در منزل هم سوال آخر از این استاد دانشگاه بود که این گونه جواب داد: «اخیرا به خاطر سوز و سرما پنجرهها را دوجداره کردهایم که نصف پولش را دادهایم و نصفش مانده است! لامپها هم که بیشتر کم مصرف است. البته این کارها در جای خودش خوب و در کاهش مصرف مفید دارد ولی باید به فکر مسائل اساسی هم بود و دید در بحثهای کلانتر چگونه انرژی و سرمایههای کشور هدر میرود و جلوی آنها را هم گرفت.»