12/11 1400

بازیگران واسطه‌ای و گذار در سیاست‌ها

بازیگران واسطه‌ای در سیاستگذاری عمومی به‌عنوان کاتالیزورهای کلیدی‌‌ای شناخته شده‌اند که تغییرات به سمت سیستم‌های فنی-اجتماعی پایدارتر را سرعت می‌بخشند. تحقیقات در مورد این موضوع از سال 2009 به تدریج مورد توجه قرار گرفت، اما به دلیل ناهماهنگی در مورد اینکه چه واسطه‌هایی در زمینه چنین انتقالی فعال هستند و روی کدام فعالیت‌ها تمرکز دارند یا باید بر روی آنها تمرکز کنند، پژوهش‌ها در این حوزه پیچیده شده است. پائولا کیویما و همکارانش در مقاله «»به سوی گونه‌شناسی واسطه‌ها در انتقال پایداری: یک بررسی سیستماتیک و یک دستور کار تحقیقاتی» به طور مختصر به مبانی مفهومی مطالعات واسطه‌ها در دوران گذار و چگونگی ارتباط واسطه‌ها با نظریه‌های انتقال مختلف پرداخته‌اند. این نشان دهنده واگرایی و گاهی فقدان مبانی مفهومی در این تحقیق است. از نظر تئوری های انتقال، بسیاری از مطالعات از دیدگاه چندسطحی و مدیریت استراتژیک استفاده می‌کنند، در حالی که واسطه‌ها در سیستم های نوآوری تکنولوژیکی و مدیریت انتقال بسیار کمتر مورد بررسی قرار گرفته‌اند. هدف این مقاله این است که با ارائه تعریفی از واسطه‌های انتقالی و گونه‌شناسی از پنج نوع واسطه که به ظهور، بی‌طرفی و اهداف بازیگران واسطه و همچنین زمینه و سطح عمل آنها حساس است، موضوع واسطه‌ها را شفاف‌تر کند. برخی از واسطه‌ها به طور خاص برای تسهیل انتقال ایجاد شده‌اند، در حالی که برخی دیگر در طول فرآیند تغییرات اجتماعی و فنی نقش خود را افزایش می‌دهند. بر اساس این مطالعه، به عنوان یک ملاحظات مهم برای حاکمیت نوآوری در آینده، نویسندگان این مقاله استدلال کرده‌اند که واسطه‌های سیستمی و خاص مهم‌ترین شکل‌های بازیگران واسطه در دوران گذار هستند، اما آنها باید با بوم‌شناسی کاملی از واسطه‌ها، از جمله انتقال مبتنی بر رژیم، واسطه های فرآیند و واسطه های کاربر تکمیل شوند.

Attachments:
Download this file (1-s2.0-S0048733318302385-main.pdf)1-s2.0-S0048733318302385-main.pdf[ ]1031 kB