05/16 1394

درس دوم: مساله شناسی تحلیلی

چکیده:  سند سیاستی در سطوح کلان، میانی و خرد نظام سیاستگذاری قابل تدوین است. برای هر یک از این سطوح سند سیاستی می تواند تفاوت داشته باشد.

مساله شناسی تحلیلی چیست؟

مساله شناسی تحلیلی بر اساس تکلیف قانونی یا هر سند بالادستی انجام می شود. تکلیفی که در قانون برای یک دستگاه تعیین شده است می تواند یک نقطه عزیمت مناسب برای تدوین سند سیاستی در قوه مجریه باشد. همچنین سیاست هایی که در اسناد بالا دستی (مثلا سیاست های کلی برنامه پنجم یا سیاست های کلی نظام) ابلاغ شده است و مبنایی برای تدوین قانون برنامه پنج ساله است نیز می تواند نقطه عزیمت تدوین سند سیاستی باشد. سند سیاستی در سطوح کلان، میانی و خرد نظام سیاستگذاری قابل تدوین است.

برای هر یک از این سطوح سند سیاستی می تواند تفاوت داشته باشد. البته این تکلیف می تواند در قوه مجریه و براساس شرح وظایف خاص دستگاه یا سازمان نیز تعریف شود. قانون اساسی، قوانین جاری، قانون برنامه، سند چشم انداز، سیاست های کلی نظام، سیاست های کلّی برنامه، برنامه های اعلامی رییس جمهور یا وزیران، اعمال فشارگروههای سیاسی، اقتصادی، دستاوردهای علمی، پژوهشی، تعهدات بین المللی دولت جمهوری اسلامی که به تصویب مجلس رسیده باشد، بحران های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، هریک از موارد فوق می توانند نقطه عزیمتی برای یک سیاست باشند.

در چشم اندازی مقایسه ای، در بریتانیا چارچوب سنتی قانون اساسی چنین‌است که سیاستمداران سیاست ها را وضع میکنند و دستگاه دیوان سالاری آنها را به اجرا در می آورند. سیاست ها می توانند سرچشمه های گوناگونی داشته باشند. وزیران، مانیفست احزاب، کمیته های مجلس، تعهدات بین المللی دولت بریتانیا، دستورالعمل های اتحادیه اروپا، فشار متخصصان حرفه ای درخصوص یک خدمت عمومی ویژه، شواهد پژوهشی، افکار عمومی، لابی‌گری و همچنین بازبینی سیاست های موجود.