سید محمد ذوالفقاری*
مقدمه:
با پیروزی انقلاب اسلامی و به تبع آن حاکم شدن نگاه آرمانگرایانه بر سیاستهای جمهوری اسلامی نمود این نگاه در سیاست خارجی نیز به وضوح دیده میشود و مصادیق این نگاه در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بسیار است.
این نگاه نتیجه نوع جهان بینی و ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که خود را مامور تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی میداند. شعار صدور انقلاب، تمسک به آیاتی همچون (لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون)، تصریح قانون اساس در اصل دوم بند 6 و اصل سوم بند 16 (تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلامی تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان) شواهد این نگاه آرمان گرایانه است. در این مسیر سیاستها و برنامههائی برای تحقق آرمانها در حوزه مسائل فرهنگی در بعد داخلی و خارجی تدوین شده است که در این نوشتار به بررسی سیاستگذاری در سطح فرا ملی میپردازیم.
اگر روند سیاستگذاری را پنج مرحله ی ذیل در نظر بگیریم.
صورت بندی مساله ← شناسایی راه حل ها ← تصمیم گیری ← اجرا ← ارزیابی
1.تشخیص و صورت بندی مساله
با توجه با آنکه شکلگیری مسائل و موضوعهای فرهنگی در بستر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل میگیرد و هر مساله کارویژه خاص خود را دارد، تحلیل همه جانبه موضوع، نه تحمیل ذهنیتها و آرزوهای خود به موضوع در صورت بندی دقیق مساله نقش اساسی و مهمی دارد. به تعبیری ذهنیات ما و نحوه نگاه ما به جهان در دریافت و تشخیص مساله بودن و یا نبودن چیزی تاثیر مستقیم دارد. بر این اساس شاید موضوعی از نگاه شخصی مساله باشد و از منظر فرد دیگر مسئله محسوب نگردد. در موضوع مورد بحث ما باید با نگاهی بیطرفانه و خالی از ارزش (هرچند موضع بیطرفانه و خالی از ارزش برای یک محقق به اعتقاد برخی محال است) به بررسی این موضوع بپردازیم و به این سوالات جواب دهیم که:
- ما در سیاست خارجی خاصه در بعد فرهنگی به دنبال چه هستیم؟
- فرهنگ در سیاست خارجی ما چه جایگاهی دارد؟
- و...
روشن است که این نوشتار متکفل پاسخ با این سوالات نیست؛ اما به صورت اجمالی باید گفت هر واحد سیاسی با هر ایدئولوژی و دیدگاهی که داشته باشد برای خود منافعی در بعد ملی متصور است که همه ابزار خود را برای کسب آنها به کار میگیرد. از آنجا که نخستین گام در تعیین و صورت بندی مسئله مشاهده مشکل است، باید از عرش نظریه پردازی به فرش جامعه و مشکلات ملموس آن پا گذاشت تا بتوان سیاستگذرای را حس و لمس کرد.
درپاسخ باید گفت جمهوری اسلامی ایران در منطقه با لیستی از مسائل مختلف با ماهیتهای گوناگون روبرو است، مانند:
ü تحدید و تهدید حوزه نفوذ؛
ü حضور دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای پشت مرزهای خود؛
ü تحریم و محدودیتهای بین المللی؛
ü رقابتهای جدی در عرصه منطقهای با رقبائی همچون عربستان سعودی و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس؛
ü بی اعتمادی فزاینده در منطقه و جهان؛
ü ترویج افراطی گری مذهبی در منطقه؛
ü تهدید امنیت ملی از طریق نیروهای داخلی و خارجی؛
ü و...
موارد بیان شده و دهها مورد دیگر نشان میدهد کفه سنگین مسائل موضوعات بین المللی فراروی جمهوری اسلامی ایران سیاسی است. سوالی در اینجا رخ مینماید، راه برون رفت از این مسائل چیست؟ راه کارهای خلاصی از این مشکلات سیاسی است؟ اقتصادی است؟ یا فرهنگی؟
بنابراین در ابتدا باید جنس مشکل رصد شود. به اعتقاد نگارنده جنس مشکلات ج.ا.ا در درجه اول در منطقه نه فرهنگی و نه امنیتی و نه اقتصادی است؛ بلکه صبغهی اصلی مسائل سیاسی است. بر این اساس بسیاری از مسائل با سیاست ورزی قابل حل و رفع است.