بررسي و نقد كتاب «مقدمه اي بر روش سياستگذاري فرهنگي»، اثر دكتر كيومرث اشتريان
- دسته: مقالات
- بازدید: 2256
حسین هنرور صدیقیان*: اين كتاب كه در 370 صفحه و شمارگان 2000 نسخه به همت انتشارات جامعهشناسان و سفارش معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران به چاپ رسيده است، اثري جديد و بديع در حوزه مطالعات فرهنگي است. اين كتاب حاوي 5 فصل است. عناوين اين 5 فصل برگرفته از مراحل مختلف مدل يا چرخه سياستگذاري شامل: 1) مسألهشناسي 2) شناسايي راه حلها 3) تصميمگيري 4) اجرا و بازخورد 5)ارزيابي ميباشد.
دغدغه اصلي مؤلف در اين كتاب بحث روش در انجام تحقيقات مربوط به سياستگذاري فرهنگي ميباشد. نويسنده تلاش دارد با رويكردي نقادانه، سياستگذاريهاي كشور در بخش فرهنگ را مورد تحليل و بررسي قرار دهد.
اين كتاب داراي نقاط قوت و ضعفي است. نقاط قوت آن به نظر نگارنده اين سطور عبارتند از:
1- ادبيات سليس و روان: نقطه تمايز اين كتاب با ساير كتابهاي مشابه، ادبيات روان و قابل فهم آن است. اكثر آثار مشبه در حوزه سياستگذاري ترجمه متون غربي و يا تكرار ديگر منابع است، اما در اين كتاب نويسنده حاصل تفكرات و تأملات خود را با ادبياتي سليس و روان به رشته تحرير درآورده است. در حالي كه خواندن ساير منابع و فهم آنها مقداري سخت و طاقتفرساست، اما فهم و درك مطالب اين كتاب آسان و راحت است.
2- در اين كتاب كه به امر سياستگذاري فرهنگي پرداخته است، قواعد سياستگذاري فرهنگي بهصورت نظاممند به همراه ذكر مثالهاي متنوع و كاربردي بهخوبي تبيين شده است.
3- نقطه قوت ديگر اين اثر به ويژگي شخصيتي پديدآورنده آن برميگردد. با توجه به اينكه منابع موجود در زمينه روش سياستگذاري فرهنگي بسيار اندك هستند، شهامت و شجاعت نويسنده در ورود به چنين عرصههاي جديدي و انديشهورزي، ايدهپردازي و تأمل در آن قابل تحسين است. در حقيقت آنچه در اين اثر مشهود است بحث نوآوري و خلاقيت در ارائه مباحث مربوط به سياستگذاري فرهنگي است. فراموش نكنيم كه نياز مبرم امروز كشور به ايجاد جنبش و نهضت نرمافزاري در علوم مختلف بهخصوص، علوم انساني است. نويسندگان و اساتيد دانشگاهي بايد مرزهاي علوم و دانش را شكافته و دست به ايدهپردازي و توليد فكر و دانش جديد بزنند. صرف ترجمه آثار ديگران و تكرار سخنان آنها چندان براي پيشرفت كشور راهگشا نخواهد بود. نويسنده با علم به اين موضوع دست به ارائه ايدههاي جديد زده است.
4- نويسنده از تسلط خود به دو زبان انگليسي و فرانسه بهره كافي را در ترجمه و ارائه مطالب و متون غربي در لابهلاي مباحث خود نيز برده است. اين متون ترجمهشده بهصورت جداگانه و در جدول مخصوصي آورده شده كه باعث آشنايي خوانندگان كه عمدتاً دانشجويان و مديران هستند با جديدترين دستاوردهاي كشورهاي غربي در زمينه مسائل و موضوعات سياستي ميشود. به عنوان مثال ميتوان به مطالبي كه تحت عنوان «مدل آمريكايي و اروپايي سياست فرهنگي» در صفحه 151 كتاب در كادر جداگانه آورده شده، اشاره كرد.
نقاط ضعف اين كتاب به نظر اينجانب عبارتند از:
1- اكثر مثالهاي ذكر شده در كتاب، در خصوص مسائل و موضوعات فرهنگي شهر و شهرداري تهران ميباشد. اگر مثالهايي از سياستگذاريهاي فرهنگي در سراسر كشور نيز بيان ميشد، مناسبتر و بهتر بود. ضمن اينكه تعميم مسائل و معضلات فرهنگي تهران به كل كشور نيز چندان صحيح نميباشد.
2- كشور ايران به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و بينالمللي خود همواره داراي فرهنگها و خردهفرهنگهاي گوناگون بوده است. لذا بايد توجه داشت كه اتخاذ سياستهاي فرهنگي يكسان براي كشور ما قابليت اجرايي چنداني نخواهد داشت. از اين رو هر نقطه از كشور با توجه به شرايط و اقتضائات خاص خود سياستهاي فرهنگي متناسب با خود را نيز ميطلبد.
دانشجوي دكتري سياستگذاري فرهنگي/ دانشگاه باقرالعلوم (ع)